خلاصه کتاب مزامیر/بخش سوم 37 _54 کتاب مقدس/عهد عتیق *** 1 زیرا که برای افتادن نصب شدهام و درد من همیشه پیش روی من است. 2 ای خداوند مرا ترک منما. ای خدای من از من دور مباش 3 ، انسان در خیال رفتار میکند و محض بطالت مضطرب میگردد. ذخیره میکند و نمیداند کیست که از آن تمتع خواهد برد. 4 خوشابحال کسی که بر خداوند توکّل دارد و به متکبران ظالم و مرتدان دروغ مایل نشود. 5 خوشابحال کسی که برای فقیر تفکر میکند. خداوند او را در روز بلا خلاصی خواهد داد. 6 چنانکه آهو برای نهرهای آب شدت اشتیاق دارد، همچنان ای خدا جان من اشتیاق شدید برای تو دارد. 7 انسان در حرمت باقی نمیماند، بلکه مثل بهایم است که هلاک میشود. 8 انسانی که در حرمت است و فهم ندارد، مثل بهایم است که هلاک میشود. 9 حکمت را در باطن من به من بیاموز 10 شادی و خرمی را به من بشنوان تا استخوانهایی که کوبیدهای به وجد آید. 11 روی خود را از گناهانم بپوشان و همهٔٔ خطایای مرا محو کن. 12 ای جبار چرا از بدی فخر میکنی؟ 13 ای جبار چرا از بدی فخر میکنی؟رحمت خدا همیشه باقی است. زبان تو شرارت را اختراع میکند، مثل اُستُرهٔ تیز، ای حیله ساز! بدی را از نیکویی بیشتر دوست میداری و دروغ را زیادتر از راست گویی، سلاه. همهٔ سخنان مهلک را دوست میداری، ای زبان حیلهباز! 14 من مثل زیتون سبز در خانهٔ خدا هستم. به رحمت خدا توکّل میدارم تا ابدالآباد. 15 احمق در دل خود میگوید که خدایینیست. فاسد شده، شرارت مکروه کردهاند و نیکوکاری نیست. 16 خدا از آسمان بر بنیآدم نظر انداخت تا ببیند که فهیم و طالب خدایی هست. 17 آیا گناهکاران بیمعرفت هستند که قوم مرا میخورند چنانکه نان میخورند و خدا را نمیخوانند؟ 18 ای خدا به نام خود مرا نجات بده و بهقوّت خویش بر من داوری نما. 19 خدا مددکار من است 20 اینک، خدا مددکار من است.خداوند از تأیید کنندگان جان من است. بدی را بر دشمنان من خواهد برگردانید. به راستیِ خود ریشهٔٔ ایشان را بکَن. **** منبع:وبسایت رسمی ابوالقاسم کریمی 7 اسفند 1399 تهران-ورامین http://k520.ir
- ۹۹/۱۲/۰۹